محمود پولادین
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
در 1264 ش متولد شد. پدرش حسن خان در قزاقخانه درجهى سرهنگى داشت. محمود پس از انجام تحصیلات مقدماتى وارد مدرسهى قزاقخانه شد ولى قبل از اینكه تحصیلات خود را به پایان برساند، از مدرسه اخراج شد. علت اخراج وى از مدرسهى نظامى دیویزیون قزاق، فعالیت او و پدر و برادرش براى مشروطیت بود. در استبداد صغیر، پولادین جذب نیروى یپرم خان شد و عازم رشت گردید و همكارى صمیمانهى خود را با اردوى گیلان آغاز كرد. در تصرف رشت و قتل آقابالاخان حاكم گیلان و بعد در فتح قزوین و جنگ در بادامك كه منجر به شكست قواى محمدعلى شاه شد، فعالیت داشت و در همین نبرد چند گلوله خورد و چندى بسترى بود. پس از خلع محمدعلى شاه، سپهدار تنكابنى رئیسالوزراء، سردار اسعد بختیارى وزیر جنگ و یپرم خان رئیس نظمیه شدند. یپرم خان به نظمیه سر و صورتى داد و محمود پولادین را با درجهى سلطانى به ریاست نظمیهى قزوین گمارد. پولادین به انتظامات قزوین توجه نموده بود و كلانترى تأسیس كرد. پس از یك سال خدمت به تهران احضار شد و اواكیم ارمنى بجاى او رئیس نظمیهى قزوین شد. وى پس از ورود به تهران، وارد مدرسهى افسرى ژاندارمرى گردید و پس از طى مدرسهى مزبور با درجهى سلطانى وارد فوج سرباز شد. پس از چندى به ژاندارمرى دولتى انتقال یافت و مأمور در فوج ژاندارم اصفهان گردید و فرماندهى یكى از گروهانها به او سپرده شد. این گروهان به دو مأموریت جنگى اعزام گردید. چندى سرگرم سركوبى لرهاى یاغى در بروجرد بود كه سرانجام آنها را تار و مار كرد. سپس براى دستگیرى سید محمد نامى در خوانسار كه عدهاى تفنگچى به دور خود جمع كرده بود، مأموریت یافت. در این مأموریت نیز محمودخان پولادین و گروهانش فاتح شدند و در خوانسار امنیت كامل برقرار گردید.
با آغاز جنگ بینالملل اول و هجوم قواى بیگانگان به ایران، عدهاى از رجال و نمایندگان مجلس ابتدا به قم و بعد كاشان و اصفهان و كرمانشاه رفته، دولت موقت ملى به ریاست نظامالسلطنه تشكیل دادند. در اصفهان فوج ژاندارمرى به فرماندهى یاور چیلندر سوئدى با مهاجرین همراه شد. افسران ایرانى فوج اصفهان عبارت بودند از سلطان عبدالعلى اعتماد مقدم، سلطان مهدى قلى خان تاجبخش، سلطان حسن خان ملكزاده، ماژور صادق خان كوپال، سلطان سیار، نایب تقى آلپ و سلطان محمودخان پولادین. عدهاى از روحانیون و معاریف نیز با این نیروى ژاندارم همراه شدند و سرانجام به قصر شیرین و كرمانشاه رسیدند. محمود خان پولادین به سمت حاكم نظامى كرمانشاه منصوب گردید. از جمله اعمالى كه به پولادین در این ایام نسبت داده شده است، اعدام پنج نفر ایرانى بىگناه بدون محاكمه و اجازه از مقامات مربوط براى خوشآمد تركها در قریهى قزلچه مىباشد. در قصر شیرین بین افسران ژاندارمرى اختلاف نظر ایجاد شد و در نتیجه فرماندهان عثمانى جانب دستهاى را گرفتند كه فرماندهى آن با كلنل محمدتقى خان پسیان بود و در نتیجه افسران دستهى دیگر را كه عبارت بودند از اعتماد مقدم، تاجبخش، سیار و پولادین به موصل تبعید نمودند. این عده پس از چندى توسط انورپاشا وزیر جنگ عثمانى آزاد شدند و به استانبول عزیمت نمودند. پس از پایان یافتن جنگ بینالملل اول، وثوقالدوله رئیسالوزراى وقت، فرمان عفو عمومى براى افسران و مقاماتى كه بدون اجازهى دولت به مهاجرین پیوسته بودند صادر نموده، از افسران ژاندارمرى خواست كه به خدمت بازگردند. محمودخان پولادین به ژاندارمرى بازگشت و با درجهى ماژورى (سرگرد) به فرماندهى گردان قزوین تعیین شد و قریب سه سال در این مأموریت بسر برد. وى علاوه بر فرماندهى ژاندارمرى، ریاست ایلات قزوین را نیز بر عهده داشت و گردنكشانى چون محمد حسن خان ظفرنظام و عباس سلطان ضیاءآبادى را كه از یاغیان بنام قزوین بودند، سركوب نمود.
پس از كودتاى سوم حوت 1299، سید ضیاءالدین براى سركوبى اكبر میرزا صارمالدوله والى كرمانشاه كه امكان حملهى وى به تهران مىرفت، ماژور محمودخان پولادین را با اختیارات كامل به آن منطقه فرستاده و دستور داد فوج ژاندارم كرمانشاه تحت اوامر مشارالیه قرار بگیرد. پولادین در نیمهى دوم فروردین ماه 1300 با قواى خود ارك دولتى و محل سكونت صارمالدوله را محاصره كرد و جنگ سختى بین قواى محلى و ژاندارمها آغاز شد و تلفات سنگینى به طرفین وارد آمد و سرانجام صارمالدوله دستگیر و به تهران اعزام گردید.
پولادین پس از انجام این مأموریت به تبریز اعزام شد و به فرماندهى فوج ژاندارم مقیم شرفخانه منصوب گردید. افراد این هنگ از افراد باقیماندهى چند گردان ژاندارمرى بودند كه سمیتقو آنها را تار و مار كرده بود. علاوه بر آنكه ماهها حقوق خود را دریافت ننموده بودند، جیره نیز به آنها مرتباً داده نمىشد و رفتار ماژور پولادین با آنها نه تنها رفتار انسانى نبود بلكه از هرگونه توهینى به آنها خوددارى نمىكرد. در همان هنگام ماژور لاهوتى افسر سابق ژاندارم كه در اثر اعمال خلاف و قتل، متوارى و غیاباً محكوم به اعدام شده بود، به شفاعت حاج مخبرالسلطنه هدایت والى آذربایجان، مورد عفو قرار گرفته با همان درجهى ماژورى به خدمت ژاندارمرى پذیرفته شد و به معاونت پولادین منصوب گردید. افسران فوج ژاندارم كه در شرفخانه اردو زده بودند، به علت سوء رفتار پولادین همدست شده، دست به كودتائى زدند و لاهوتى را به رهبرى خود انتخاب كردند. لاهوتى ابتدا ماژور پولادین و آجودانش را توقیف نمود و پس از قطع سیمهاى تلگراف، به شهر تبریز حمله برده ضمن توقیف مخبرالسلطنه و ساعدالسلطنه معاون والى، شهر را تصرف كردند و زد و خورد شدید بین قزاقها و ژاندارمها آغاز شد. پس از یك شبانه روز، لاهوتى به شوروى گریخته و همدستان او بازداشت گردیدند. پس از فرار لاهوتى، ماژور پولادین از زندان آزاد شده و درجهى سرهنگ دومى گرفت و فرمانده فوج ژاندارمرى آذربایجان گردید. در نیمه دوم سال 1300 ش سمیتقو قلعهى چهریق را پایگاه خود قرار داده و قصد حمله داشت. قوائى تحت فرماندهى سرتیپ اماناللَّه میرزا جهانبانى تشكیل گردید كه از 7 ستون تشكیل مىشد. ستون چهارم این قوا فوج ژاندارم تبریز و سواران چریك محلى به فرماندهى محمودخان پولادین بود كه در نتیجه قلعه چهریق فتح و سمیتقو متوارى شد.
در اواخر سال 1300 پس از ادغام قزاقخانه و ژاندارمرى، محمودخان پولادین به قشون انتقال یافت و ریاست ستاد لشكر غرب به او واگذار شد. در آن موقع امیر احمدى متصدى لشكر غرب بود و با الوار مىجنگید. پولادین علاوه بر ریاست ستاد نیروى غرب، مدتى حاكم نظامى بروجرد و مدتى هم حكومت نظامى خرمآباد را عهدهدار گردید و در غالب جنگهاى امیر احمدى با الوار مشاركت داشت و در حقیقت بازوى راست فرمانده لشكر بود. پولادین در اواخر 1304 به تهران بازگشت و با ارتقاء به درجهى سرهنگى، فرمانده فوج پیاده پهلوى شد. این هنگ پیاده حفاظت از كاخهاى سلطنتى را نیز بر عهده داشت. پولادین در تاجگذارى رضاشاه، عنوان آجودانى شاه را گرفته و از افسران نزدیك به شاه تلقى مىشد.
سرهنگ پولادین روى همرفته افسرى فعال، جنگجو، قدرتطلب، حساس و فحاش بود. ترقیات سریع بعضى از افسران ژاندارمرى و قزاقخانه مانند: محمد درگاهى، عبدالرضا افخمى، محمدحسین فیروز، حبیباللَّه شیبانى، فرجاللَّه آقاولى، حیدرقلى پسیان، كریم بوذرجمهرى و محمد محتشمى او را سخت آزرده خاطر ساخته بود و به هیچ وجه تحمل عقبماندگى خود را نداشت، مخصوصاً با خدماتى كه در نبردهاى لرستان انجام داده بود انتظار پاداش بیشترى داشت و از این رو فكر كودتا در مغز او به وجود آمد و چون به تنهائى قادر به اجراى چنین تصمیمى نبود، تدریجاً عدهاى از افسران لشكر مركز و چند نفرى از خارج از نظام را با خود همراه ساخت كه عبارت بودند از: نایب سرهنگ نصراللَّه خان كلهر، یاور احمد همایون، یاور روحاللَّه خان (مشكین قلم)، یاور احمد پولادین، حیم كلیمى (نمایندهى دورهى پنجم مجلس شوراى ملى)، شیخالعراقینزاده (محمدرضا تجدد)، سید كاظم اتحاد و آقا میرنامى. سه روز قبل از انجام كودتا، نقشهى كودتا توسط یكى از همراهان (آقامیر) نزد رئیس نظمیه فاش شد و به دستور رضاشاه، پولادین و كلیهى همراهان بازداشت و خلع درجه شدند. حیم كلیمى و احمد پولادین را براى تعقیب به عدلیه سپردند و سرهنگ پولادین و بقیهى افسران، تحویل دادگاه نظامى شدند. یك دادگاه فوقالعاده نظامى به ریاست سرتیپ جعفرقلى آقا بیگلرپور فرمانده تیپ سوار و عضویت سرهنگ محمد محتشمى و سرهنگ ابوالقاسم گرانمایه تشكیل گردید. پولادین در دادگاه صراحتاً اقرار به چنین كارى كرد و علت چنین تصمیمى را سوء رفتار سرهنگ بوذرجمهرى و تبعیضات زیاد در قشون قلمداد كرد. سرانجام دادگاه در روز 23 بهمن ماه 1306 حكم خود را به شرح زیر صادر نمود:
1- سرهنگ محمود پولادین محكوم به اعدام، 2- یاور احمد همایون 15 سال حبس، 3- سرهنگ نصراللَّه كلهر 7 سال حبس، 4- یاور روحاللَّه خان 5 سال حبس.
در آن تاریخ مرسوم بود كه احكام دادگاههاى نظامى بایستى به امضاى رئیس اركان حرب قشون برسد. وقتى حكم صادره را نزد سرتیپ حبیباللَّه شیبانى رئیس اركان حرب بردند، وى از امضاى حكم خوددارى كرد و آن را صحیح ندانست. عمل سرتیپ نامبرده موجب تغیر شاه شد و وى را از سمتى كه داشت خلع نمود و به جاى وى سرتیپ محمد نخجوان رئیس مدارس كل نظام را انتخاب كرد.
اجراى حكم اعدام دربارهى سرهنگ پولادین در نیمههاى شب 24 بهمن ماه 1306 در میدان تیر لشكر مركز با فرمان سرهنگ احمد زاویه انجام گرفت.
فعالیت ها : : مشاهیر / سیاست
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}